وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs
تقسیمبندی قرآن به حزب و جزء یکی از موضوعاتی است که در کتابهای تاریخ قرآن به آن پرداخته میشود، این امر از آنجا موضوعیت دارد که برخی این سئوال را مطرح کردهاند که این تقسیمبندی امری توقیفی است یا این که همچون علامتگذاری و اعراب، بعدها توسط مسلمانان انجام شد؛ متن زیر نگاهی به انواع تقسیمات قرآنی انداخته است. |
مفهوم سوره سوره از «سور بلد» (دیوار بلند و گرداگرد شهر)گرفته شده است، زیرا هر سوره آیاتى را در برگرفته است و به آن احاطه دارد، مانند حصار(سور)شهر که خانههایىرا در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلت رفیع گرفتهاند، زیرا بنابر گفته «ابنفارس» یکى از معانى سوره، علو و ارتفاع است و «سار یسور»به معناى غضبنمودن و بر انگیخته شدن از همین ماده است؛ هر طبقه از ساختمان را نیز سوره مىگویند. ابوالفتوح رازى مىگوید:«بدان که سوره را معنا منزلت بود از منازل شرف و دلیل این، قول نابغه ذبیانى است:الم تران الله اعطاک سورة ترى کل ملک دونها یتذبذب؛ نمىبینى که خداوند به تو شرف و منزلتى رفیع داده است که هر پادشاهى نزد آن متزلزل مىنماید» و اضافه مىکند:«با روى شهر را از آن جهت سور خوانند که بلند و مرتفع باشد» (1) . برخى دیگر آن را از«سور» به معناى پاره و باقى مانده چیزى دانستهاند؛ ابو الفتوح در این باره مىگوید:«اما آن که مهموز گوید، اصل آن از«سؤر الماء» باشد و آن بقیه آب بود در آبدان و عرب گوید:«اسارت فی الاناء»اگر در ظرف چیزى باقى گذارى و از همین جا است که «اعشى بنى ثعلبه» شاعر عرب مىگوید:فبانت و قد اسارت فی الفؤاد صدعا على نایها مستطیرا؛ آن زن، از من جدا شد و در دل باقى گذارد شکافى عمیق بر اثر دورى خود که هرلحظه در حال گسترش است» (2) . بنابر این، سوره در اصل سؤره بوده(به معناى پارهاى از قرآن) و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است و
معنای آیه: |
آیه به معناى علامت است، زیرا هر آیه از قرآن نشانهاى بر درستى سخن حق تعالى است یا آن که هر آیه مشتمل بر حکمى از احکام شرع یا حکمت و پندىاست که بر آنها دلالت دارد: و تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق و انک لمن المرسلین (4) و ...کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون. | تمام قاریان متفقا آن را با واو خواندهاند و درهیچ یک از موارد نه گانه که در قرآن آمده کسى آن را با همزه قرائت نکرده است. آیه به معناى علامت است، زیرا هر آیه از قرآن نشانهاى بر درستى سخن حق تعالى است یا آن که هر آیه مشتمل بر حکمى از احکام شرع یا حکمت و پندىاست که بر آنها دلالت دارد: و تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق و انک لمن المرسلین (4) و ...کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون ( 5). مفهوم آیه جاحظ گوید:«خداوند کتاب خود را -کلا و بعضا- بر خلاف شیوه عربنام گذارى کرد و تمام آن را قرآن نامید، چنان که عرب مجموع اشعار یک شاعر را دیوان مىگوید و بعض(پاره) آن را مانند قصیده دیوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بیت قصیده، آیه نامیده و آخر هر آیه را مانند قافیه در شعر، فاصله گویند» (6). راغب اصفهانى مىگوید: «آیه، شاید از «اوی الیه»گرفته شده باشد، به معناى پناه بردن و جایگزین کردن و هر ساختمان بلندى را آیه گویند: اتبنون بکل ریع آیة تعبثون (7) ، در زمینهاى مرتفع ساختمانهاى بلندى به پا مىدارید و بیهوده کارى مىکنید». سپس گوید:«هر جملهاى از قرآن را که بر حکمى از احکام دلالت کند، آیه گویند، خواه سوره کامل باشد یا چند فصل یا یک فصل از یک سوره، و گاه به یک کلام کامل که جدا از کلام دیگر باشد، آیه گویند و به همین اعتبار، آیات سورهها قابل شمارش است و هر سوره را مشتمل بر چند آیه گرفتهاند» (8). یادآور میشوم که اشتمال هر
امالکتاب: |
ام به معناى مقصد و هدف است و سوره حمد بدین جهت امالکتاب خوانده شده که تمام اهداف و اغراض قرآنى در این سوره کوتاه فراهم شده است. |
سوره بر تعدادى آیات، یک امر توقیفى است و کوچکترین سوره، سوره کوثر شامل بر سه آیه و بزرگترین سوره، سوره بقره، شامل بر 286 آیه است. به هر تقدیر کم یا زیاد بودن آیههاى هر سوره با دستور خاص پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) انجام گرفته و همچنان بدون دخل و تصرف تاکنون باقى است و در این امر سرى نهفته است که مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آیات است. اسامى سورهها مانند تعداد آیات هر سوره توقیفى است و با صلاحدید شخص پیامبر نامگذارى شده است، بیشتر سورهها یک نام دارد و برخى دو یا چند نام، ایننام گذارىها، طبق شیوه عرب با کوچکترین مناسبت انجام مىگرفته است (9) به طوز مثال استعمال لفظ بقره و سخن گفتن درباره آن فقط در سوره بقره بوده است، گرچه لفظ «البقر» در سوره انعام(آیه 144 و 146) و لفظ«بقرات» در سوره یوسف(آیه43 و 46)آمده است ولى با آن تفصیلى که در سوره بقره درباره آن سخن گفته شده، در آنها مطلبى نیامده و یا درباره آل عمران لفظ«آلعمران» فقط دوبار در این سوره (آیه 33 و 35)آمده است و در جاى دیگر قرآن نیست و درباره سایر سور هم چنین است که: اسامى سورهها درهفده آیه از سوره نساء احکام نساء به تفصیل آمده است. فقط در سوره مائده (آیه 112 و 114)لفظ«مائده» آمده و در جاى دیگر قرآن ذکر نشده است. انعام: در شش آیه از این سوره بیش از سایر سورهها درباره انعام سخن گفته شده است. اعراف: فقط در این سوره (آیه 46 و 48) لفظ «اعراف» دو بار آمده است. انفال: فقط در این سوره (آیه 1)لفظ «انفال» دو بار آمده است. برائت: درباره برائت از مشرکین گفته شده و در جاى دیگر قرآن بدین صورت مطلبى نیامده است. یونس: تنهاسورهاى در قرآن که از حالات حضرت یونس سخن به میان آمده است. هود: فقط در این سوره درباره حضرت هود سخن گفته شده است. یوسف: در این سوره بیست و پنجبار نام مبارک این پیامبر تکرار شده است. رعد: تنها سورهاى (آیه 13) است که از تسبیح رعد سخن گفته شده و در سوره بقره(آیه 19) از رعد فقط نامى برده شده است. ابراهیم: به تفصیل از دعاى ابراهیم درباره شهر مکه و ذریه طیبهاش، سخن گفته شده است. حجر: تنها سورهاى است که در آن از اصحاب حجر سخن گفته شده است. نحل: تنهاسورهاى است که از نحل سخن به میان آمده است. اسراء: تنها سورهاى است که در آن از اسراء سخن گفته شده است. کهف: تنها سورهاى است که در آن درباره اصحاب کهف مطلبى آمده است. مریم: تنها در این سوره سرگذشت حضرت مریم با عنوان«و اذکر فی الکتاب مریم...»(آیات 35-16)به تفصیلآمده و در سوره آلعمران با عنوان آلعمران به شرح حال او اشاره شده است. طه: با لفظ «طه» آغاز شده است. انبیا: تنها سورهاى است که از انبیاى معروف(نزد عرب)سخنبه میان آمده است. حج: در این سوره به تفصیل (آیات38-25) از احکام حج سخن گفته شده و اعلام به حج شده است:«و اذن فی الناس بالحج...». مؤمنون: اینسوره با جمله«قد افلح المؤمنون...» آغاز شده است. نور: آیه نور در این سوره آمده است. فرقان: در این سوره قرآن با نام فرقان آورده شده و نزول آن یادآورى شده و خداوند به خود تبریک گفته است. شعراء: تنهاسورهاى که لفظ«شعراء» در آن آمده است. نمل: اینسوره تنها سورهاى است که در آن از نمل سخن گفته شده است. قصص: در اینسوره عبارت «قص علیه القصص»(هم فعل و هم مصدر) آمده است، گرچه در سوره یوسف(ع) نیز «نقص علیک احسن القصص» آمده ولى در آن جا اولویت با تسمیه به نام یوسف(ع) بوده است. عنکبوت: تنهاسورهاى که این نام در آن برده شده است. روم: تنها سورهاى که این نام در آن برده شده است. سجده: به جهت اشتمال آن بر آیه سجده بدین نام نامیده شده است، البته در سه سوره دیگر نیز آیه سجده وجود دارد، ولى اولویت در آنها با دیگر نامها است. احزاب: تنهاسورهاى که در آن به واقعه احزاب اشاره شده است. سبا: تنهاسورهاى که در آن لفظ «سبا» ذکر شده است. به گونهاى که ملاحظه شد، در نامگذارى سورهها مناسبتى وجود دارد، البته عللى که در این نامگذارىها ذکر مىشود هرگز وجه انحصار ندارد، زیرا در نامگذارى، کمترین مناسبت کافى است:«یکفی فی التسمیة ادنى مناسبة». بیشتر سورهها یک نام دارند، برخى دو یا سه یا بیشتر که این تعدد در نام به جهات خاصى بوده است، مانند: سوره حمد با نام فاتحةالکتاب و امالکتاب و السبع المثانى، جلال الدین سیوطى بیش از 20 نام براى این سوره آورده است (10). فاتحة الکتاب: از آن جهتبدین نام خوانده شده که نخستین سوره قرآن است نه فقط در مصحف شریف به عنوان اولین سوره ثبتشده، بلکه اولین سوره کاملى است.
منبع: http:// www.maarefquran.com |
کلمات کلیدی :
::: سه شنبه 86/4/5 ::: ساعت 5:13 عصر :::
  توسط شهرمجازی قرآن کریم
نظرات شما: نظر